Site Network: Personal | My Community | Purpose | Shabname

 

روز نوشتهای یک اتئیست تبعیدی در مورد :جامعه، نقد دین ، اسطوره ، روزانه ها، خبر، تاریخ



بخش سوم ؛ فروپاشی نظام های غیر دموکراتیک و گذار به دموکراسی

3.بحران در همبستگی نخبگان حاکم
پیدایش شکاف و اختلاف هم در درون گروه های سیاسی حاکم و هم بین آن ها و طبقه مسلط اقتصادی معمولا یکی از زمینه های بحران زا و عوامل اصلی در فروپاشی رژیم های غیر دموکراتیک بوده است.در مورد رژیم های غیر دموکراتیک که کار ویژه ها و خدمات عمومی آن ها ضعیف باشد شکاف و اختلاف مورد نظر در امر فروپاشی موثرتر است.البته چنین شکاف و اختلافی خود موجب تشدید و یا حتی ایجاد بحران کارآمدی ، بحران مشروعیت و بحران سلطه هم می گردد و چنانکه اشاره شد همه این بحران ها با هم پیوند دارند یکدیگر را تشدید می نمایند.
طبقه حاکمه ای که دچار شکاف درونی شود لاجرم از لحاظ توانایی در کاربرد ابزار قهر و سرکوب برای جلوگیری از مخالفت و مقاومت در برابر خود ، آسیب می بیند.یکی از پیامد های عمده شکاف در درون طبقه سیاسی حاکم احتمال ائتلاف بخشی از آن (یعنی جناح میانه رو و اصلاح طلب) با مخالفان رژیم به ویژه هواداران آزادی و دموکراسی است.(البته ائتلاف گسترده و حضور وسیع بخش هایی از طبقه سیاسی در کنار هواداران دموکراسی خود معمولا یکی از موانع تحکیم رژیم دموکراتیک بوده است.)
عوامل گوناگونی به پیدایش شکاف در درون طبقه سیاسی حاکم می انجامد:
الف)اصلاحات مالی و اقتصادی که به منافع گروه های دارای قدرت اقتصادی و حکومت سیاسی حاکم آسیب برساند؛
ب)اختلاف نظر در چشم اندازها و سیاست گذاری ها و شیوه برخورد با بحران های دیگر ؛
ج)کوشش بخشی از نخبگان حاکم برای نگهداری خود در شرایط بحران و خطر از طریق قربانی کردن بخش های دیگر ؛
د)رقابت های شخصی رهبران و هیئت حاکمه بر سر استیلا و تفوق که یکی از ویژگی های ذاتی رژیم های غیر دموکراتیک به شمار می رود ؛
هـ)تعبیرهای گوناگون از ایدئولوژی مسلط و احنکال پیدایش شکاف ایدئولوژیک در درون نخبگان سیاسی حاکم.
4.بحران سلطه و استیلا
حکومت سازمانی است که بر وسایل اجبار و قهر و سرکوب سلطه متمرکز و انحصاری دارد.از همین رو میزان تمایل و توانایی آن در سرکوب مخالفت و مقاومت عامل بسیار مهمی در فروپاشی یا استمرار رژیم های غیر دموکراتیک به شمار می آید. رپزیم های غیر دموکراتیکی که وفاداری کامل نیروهای مسلح خود را تضمین کنند و آمادگی لازم برای کاربرد ابزارهای قهر و اجبار در امر سرکوب را داشته باشند ، حتی به رغم رو در رویی با بحران مشروعیت و کارایی دست کم در کوتاه مدت ، از لحاظ سیاسی آسیب ناپذیرند. از سوی دیگر ضعف در اراده معطوف به قدرت و سرکوب به هر دلیل از دلایل بنیاد حکومت های غیر دموکراتیک را که اساسا بر پایه زور استوارند ، متزلزل می سازد. به گفته والتر لاکوئر یکی از صاحب نظران: « گروه حاکمه ای که به حقانیت خودش ایمان محکم داشته باشد ، هرچند هم دچار مشکلات سیاسی ، نظامی و اقتصادی شود ، به ندرت سرنگون می گردد. در مقابل ، پیشامدهای جزیی و کوچکی ممکن است برای حکومتی که از هر حیث توانایی و شایستگی دارد ، ولی تنها اعتماد بنفس و اراده حکومت کردن را از دست داده است ، بسیار پر خطر و مهلک باشند. »
با این حال اوج گرفتن جنبش های مخالفت و مقاومت خود اغلب در سلب اعتماد به نفس هیئت حاکمه موثر می افتد و در چنین وضعی اراده معطوف به سرکوب نیز تضعیف می شود.
بحران سلطه و استیلا در رژیم های غیر دموکراتیک به دلایل گوناگون رخ می نماید ، از جمله ؛
الف) بروز اتلاف نظر در هیئت حاکمه در امر میزان و شیوه کاربرد نیروهای نظامی و انتظامی در شرایط بحران فزاینده و در مقابله با مخالفان.
ب)پیدایش شکاف و اختلاف و چند دستگی در درون خود نیروهای مسلح در شرایط بحران عمومی و انعکاس چند دستگی های اجتماعی آن.
ج)تضعیف نیرو های مسلح در نتیجه عواملی چون حمله خارجی یا وقوع جنگ.
د)تشکیل نیروی نظامی رقیب در درون کشور یا در کشورهای همسایه.
هـ)قیام و شورش بخشی از ارتش بر ضد رژیم غیر دموکراتیک.
و)ضعیف شدن اعتماد بنفس و اراده معطوف به قدرت اعضا اصلی هیئت حاکمه به دلایل گوناگون در شرایط بحرانی .
ز)پیدایش هسته مقاومت چریکی و شبه نظامی بر ضد رژیم غیر دموکراتیک.
ح)گرایش بخشی از هیئت حاکمه به مدارا و تساهل سیاسی و یا گسترش روحیه تجمل پرستی و تن آسایی در آن.
* * *
اینک پس از بررسی کوتاه زمینه های سیاسی بحران در رژیم های غیر دموکراتیک ، در هفته آینده پس از معرفی یک کتاب به زمینه های اجتماعی بحران و فروپاشی این گونه نظام ها خواهیم پرداخت.

|

posted by شارمین مهرآذر @ ۱۰:۴۲ بعدازظهر,