Site Network: Personal | My Community | Purpose | Shabname

 

روز نوشتهای یک اتئیست تبعیدی در مورد :جامعه، نقد دین ، اسطوره ، روزانه ها، خبر، تاریخ



رویداد غرانیق

ماجرای غرانیق موضوعی بحث انگیز است که ملایان رافضی شیعه و حتی سنی کمتر بدان پرداخته اند اما در نسکهای معتبر بدین رخداد تاریخی که ماهیت پیامبری محمد را زیر سوال میبرد ، شرحهایی آمده است اما در اینجا نخست سری به دو تفسیر معتبر خواهیم زد و پس از آن موضوع را از نسکهایی معتبر پیگیری خواهیم نمود تا روشن گردد این موضوع تا چه حد ره براستی خواهد برد.

آيه19-23
أَ فَرَءَيْتُمُ اللَّت وَ الْعُزَّى (19)وَ مَنَوةَ الثَّالِثَةَ الاُخْرَى (20)أَ لَكُمُ الذَّكَرُ وَ لَهُ الاُنثى (21( تِلْك إِذاً قِسمَةٌ ضِيزَى (22)إِنْ هِىَ إِلا أَسمَاءٌ سمَّيْتُمُوهَا أَنتُمْ وَ ءَابَاؤُكم مَّا أَنزَلَ اللَّهُ بهَا مِن سلْطنٍ إِن يَتَّبِعُونَ إِلا الظنَّ وَ مَا تَهْوَى الاَنفُس وَ لَقَدْ جَاءَهُم مِّن رَّبهِمُ الهُْدَى (23(

19 - به من خبر دهيد آيا بتهاى ((لات )) و ((عزى ))...

20 - و منات كه سومين آنها است (دختران خدا هستند)؟!

21 - آيا سهم شما پسر است و سهم او دختر؟ (در حالى كه به زعم شما دختران كم ارزش تر از پسرانند).

22 - در اين صورت اين تقسيمى است غير عادلانه !

23 - اينها فقط نامهائى است كه شما و پدرانتان بر آنها گذاشته ايد (نامهائى بى محتوا و اسمهائى است بى مسمى !) و هرگز خداوند دليل و حجتى بر آن نازل نكرده ، آنان فقط از گمانهاى بى اساس و هواى نفس ‍ پيروى مى كنند در حالى كه هدايت.

رویداد غرانیق :

غرانیق : جمع غرنوق و به معنای صنم و بت است .

ماجرای ستایش بتهای مهم قریش که به "غرانیق" مشهور است بر این اساس است که محمد بن عبدالله در لحظات نا امیدی آیه : افرایتم اللات و عزی (یعنی) مشرکان آیا دو بت بزرگ لات و عزی را دیدید؟(نجم 19) را قرائت کرد به ستایش بتها پرداخت و گفت : تلک الغرانيق العلى ، و ان شفاعتهن لترتجى – "آن بتها بزرگند و همانا شفاهت آنها پذیرفته است و.." را برزبان آورده آنگاه به سجده افتاد و مشرکین و کافران قریش نیز از ستایش محمد خوشنود شدند و به سجده افتادند. این آیه از متن بیشتر قرآن های موجود حذف شده است زیرا گروهی از مسلمانان معتقد بودند که آیه ستایش بتها را شیطان بر زبان محمد جاری ساخت ! و گروهی دیگر اساسا منکر ماجرای "غرانیق" شده اند اما آیات متعددی مبنی بر نکوهش و پشیمانی محمد از ستایش بت ها در قرآن وجود دارد که ماجرای غرانیق را تائید میکنند که به آنها خواهیم پرداخت.

ترجمه تفسير الميزان جلد 19 صفحه 60 در رابطه با آیات 19 تا21 نجم:

«خداى تعالى در اين آيات به مساءله بت ها و بت پرستى ها پرداخته شديدترين وجه ريشه اين ادعا را مى زند كه بت ها به زودى ايشان را شفاعت مى كنند، و در اين آيات اشاره اى هم به مساءله معاد كه از مطالب فصل سوم سوره است دارد.»

تفسير نمونه جلد 22 صفحه 521:

«باز هم افسانه "غرانيق"!

در لابلاى بحثى كه پيرامون بتهاى سه گانه عرب ، لات و عزى و منات از نظر تاريخى داشتيم ، به اين نكته اشاره شده كه آنها اين بتها را غرانيق بلند پايه ! مى دانستند كه از آنها اميد شفاعت داشتند "غرانيق" جمع "غرنوق" بر وزن - مزدور - به معنى نوعى پرنده آبى سفيد رنگ يا سياه رنگ است. و لذا گاه به دنبال ذكر نام اين بتها با جمله هاى ((تلك الغرانيق العلى و ان شفاعتهن لترتجى )) آنها را بدرقه مى كردند.در اينجا يك داستان خرافى در بعضى از كتب ، نقل شده كه پيامبر (صلى اللّه عليه و آله ) هنگامى كه به آيه مورد بحث (افراءيتم اللات و العزى ) رسيد اين دو جمله را شخصا بر آن افزود: ((تلك الغرانيق العلى و ان شفاعتهن لترتجى ))! و همين سبب شد كه مشركان خوشحال شوند و آنرا نوعى انعطاف در مساءله بت پرستى از ناحيه پيامبر (صلى اللّه عليه و آله ) بدانند! و در پايان اين سوره كه مردم را به سجده دعوت كرد آنها نيز همراه مسلمانان به سجده افتادند!، اين خبر به عنوان اسلام آوردن مشركان در همه جا پيچيد، و حتى به گوش مسلمانان مهاجر حبشه رسيد و گروهى چنان خوشحال شدند و احساس امنيت كردند كه از هجرتگاه خود حبشه به مكه بازگشتند.»

بستر تاریخی شکل گیری غرانیق:

هنگامیکه قریش مسلمانان را در دره مکه پیروی (تعقیب)کردند ، زمانی که مسلمانان مشغول خواندن نماز بودند ، بدانها حمله بردند. مسلمانان در مقابل حمله آنان به دفاع پرداخته و در این گیر و دار "سعد ابن ابی وقاص" با استخوان آروازه شتر یکی از مهاجمان را زخمی کرد. این رویداد نشان داد که دیگر مسلمانان از آن پس نمی توانستند از ایمنی جانی برخوردار باشند. از اینرو محمد ابن عبدالله تصمیم گرفت پیروانش را به حبشه بفرستد تا از آزار طایفه قریش در امان باشند. افراد قریش مردم در ذات مردمی آرام و مسالمت جو بودند ، ولی هنگامی که محمد آنها را از پرستش بت هایشان منع کرد نفرتی شدیدی در آنها نسبت به محمد به وجود آمد دراین راستا ابن اسحاق می نویسد :« تاآنجا که من آگاهی دارم هنگامی که محمد خود را رسول و پامبر الله نامید مردم قریش از او رنجشی حاصل نکردند ،ولی زمانی که خدایان آنها را مورد اهانت قرار داد ، مردم قریش به استثنای شمار ناچیزی که به محمد پیوسته بودند ، به اتفاق آرا برای شورش بر ضد او آماده شدند.»

دکتر مسعود انصاری در رابطه با کارکرد و واکنش قریشیان میگوید :«دلیل اینکه مردم قریش تا این اندازه با آموزش های محمد درباره خودداری از پرستش بتهایشان مخالف بودند ، آن بود که پرستش "بنات الله" و یا دختران الله که به سه بت لات ، عزی و منات اطلاق می شد زیر بنای زندگی فردی و اجتماعی مردم عربستان را تشکیل می داد و سبب همبستگی و یگانگی آنها بود مردم عربستان تا زمان ظهور محمد فکر می کردند خدایانشان نگهبان و پاسدار زندگی و دارائیهای مادی و معنوی آنها بودند ، ولی اکنون شخصی به نام محمد ظهور یافته بود که سرمایه های معنوی انها را مورد اهانت و تازش قرار داده بود. محمد خود به خوبی می دانست که تغییر دادن باورهای مردم یکشبه کار آسانی نیست .هنگامی که محمد به مردم خود آموزش داد که از پرستش بت های خود دست برداشته و تنها "الله" را مورد پرستش قرار دهند ، در واقع به همه مردم آن منطقه آگهی نبرد داده بود.» به نگر تاریخ نگاران و پژوهشگران محمد برای آنکه از آزار و اذیت قریش نسبت به خود و یارانش بکاهد و همچنین برای جلب رضایت آنان به "بنات الله" کرنش کند و شفاعت آنان را بپذیرد و این بار در پی تصمیم او آیه های 19 و 20 نجم بر او نازل شد.( أَ فَرَءَيْتُمُ اللَّت وَ الْعُزَّى وَ مَنَوةَ الثَّالِثَةَ الاُخْرَى تلك الغرانيق العلى و ان شفاعتهن لترتجى) آنرا در جوار کعبه برای مردم خواند و سپس در برابر بتهای سه گانه یاد شده به سجده افتاد و همه افراد حاضر نیز چه مسلمان و چه غیر مسلمان همراه با او به بنات الله سجده کردند . تنها دو نفر از طایفه قریش به سبب شدت سالخوردگی نتوانستند همانند افراد دیگر به سجده روند . این دو نفر یکی "ولید ابن مغیره" و دیگری "سعید ابن العاص" بودند که برای همگامی با دیگران مشتی خاک را بر پیشانی خود مالیدند. مردم قریش از حرکت محمد و اینکه او بت های سنتی آنها را مورد ستایش قرار داده و در کتاب آسمانی خود آنها را در کنار الله بر شمرده و وجود آنها را تائید کرده شاد و خشنود شدند و این خبر شگفت انگیز را با هیجان در تمام شهر پراکنده کردند.(تاریخ طبری و تفسیر شریف لاهیجی) ترجمه آیه های 19 و 20 سوره نجم که بعدها به دلایلی که ذکر خواهد گردید از قرآن حذف گردید چنین است : «آیا بت لات و عزی و بت سومی دیگر ، منات را دیدید ؟آن بت ها (پرنده های) بزرگ اند و همانا شفاعت آنها پذیرفته است » این عملکرد محمد سبب شد تا مردم قریش از آزار و اذیت مسلمانان دست بردارند از اینرو مسلمانانی که از ترس جانشان به حبشه رفته بودند به مکه بازگشتند. پس از این رویداد گروهی از پیروان محمد او را مورد سرزنش قرار دادند و گفتند چگونه است که هدف رسالت او یگانه پرستی بوده است به سجده و پرستیدن دیگر بت ها روی آورده است همچنین کلیمی ها و مسیحی ها نیز محمد ابن عبدالله را به باد انتقاد گرفتند و می گفتند او به آیین نیاکان خود بازگشت نموده است. در تفسیر نمونه نویسنده بر آن است که غرانیق را نخست افسانه بخواند و سپس در رد آن آیه 52 سوره حج را گواه سخن خود می آورد تا اثبات نماید چنین رویدادی رخ نداده است از اینرو به سراغ تفسیر جلالین و ذکر سوره حج می رویم تا راستی سخن آشکار گردد؛ تفسیر جلالین که دو نویسنده آن از متدینان و متشرعان بی شائبه اند ، شان نزول آیه 52 حج را همین امر دانسته اند و آنرا یک نوع تسلیت از جانب خدا گفته اند که برای رفع ندامت شدیدی که بر پیامبر از گفتن آن جمله (آیات) روی داده است و به منظور آرامش خاطر وی نازل شده است. این آیه چنین است:

وَمَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ مِن رَّسُولٍ وَلَا نَبِيٍّ إِلَّا إِذَا تَمَنَّى أَلْقَى الشَّيْطَانُ فِي أُمْنِيَّتِهِ فَيَنسَخُ اللَّهُ مَا يُلْقِي الشَّيْطَانُ ثُمَّ يُحْكِمُ اللَّهُ آيَاتِهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ .

و پيش از تو [نيز] هيچ رسول و پيامبرى را نفرستاديم جز اينكه هر گاه چيزى تلاوت مینمود شيطان در تلاوتش القاى دسیسه میكرد پس خدا آنچه را شيطان القا میكرد محو میگردانيد سپس خدا آيات خود را استوار میساخت و خدا داناى حكيم است.

طبری از قول ابوالعلیه نقل می کند : «طایفه قریش از توانمند شدن روز افزون محمد به وحشت افتادند و سخت کوشش می کردند به محمد بقبولانند که اگر لو موافق کند با ادای سخنان شایسته ای بت ها را مورد پرستش قرار دهد آنها نیز به حاکمیت نسبی او در شهر مکه گردن خواهند نهاد، محمد نیز با آنان موافت نمود و به آوردن آن آیه و ستایش و سجده بتها دست زد ولی پس از عمل یاد شده متوجه گردید آیه های غرانیق از سوی شیطان به او نازل شده است .»(مونتگموری وات) طبق روایت یاد شده آیه 52 و 53 نیز نه تنها در رد بلکه در تائید ماجرای پیش آمده نازل گردیده است که الله در آن میفرماید در آیه های نازل شده از سوی ما شیطان دسیسه می کند (!). رویداد غرانیق در تاریخ قرآن و اسلام به نام "آیه های شیطانی" خوانده شده و بر پایه تاریخ طبری محمد پس از رد آیه غرانیق خود این فرنام را بر آن نهاده است ردیه آیه غرانیق بدین شرح است ؛

طبری می گوید :«پس از آنکه محمد به قرائت آیه غرانیق پرداخت ، شبی جبرئیل بر او ظاهر گشت و گفت : ای محمد میدانی چه کاری کرده ای ؟ تو برای افراد قریش یه هایی را خوانده ای که هرگز من انها را از سوی الله بر تو فرود نیاوردم و تو مطالبی را به آنها گفتی که آنها الهامات الله نبودند. محمد از اشتباه خود بسیار پشیمان شد و ای جبرئیل برای تسکین به او مژده داد : الله القا شیطان را به او نسخ خواهد کرد.(طبری ج3 ص1192و تصحیح دخویه و الطبقات الکبری ج 1)» که البته نسخ آیات مدلول آیات 52و53 حج میباشد .محمد پس از نسخ آیات ذکر شده به آوردن آیات جانشین که همان آیات 21و22و23 نجم میباشد دست زد که حاوی نکوهیدن بتهای سه گانه است. از اینرو بی ارتباط نیست به ذکر آیات 72 تا 76 اسرا نیز بپردازیم که الله برآنست تا قدرت خویش را در محافظت البته دیر هنگامش از رسول خود نشان می دهد ؛

وَإِن كَادُواْ لَيَفْتِنُونَكَ عَنِ الَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ لِتفْتَرِيَ عَلَيْنَا غَيْرَهُ وَإِذًا لاَّتَّخَذُوكَ خَلِيلاً (73) وَلَوْلاَ أَن ثَبَّتْنَاكَ لَقَدْ كِدتَّ تَرْكَنُ إِلَيْهِمْ شَيْئًا قَلِيلاً (74) إِذاً لَّأَذَقْنَاكَ ضِعْفَ الْحَيَاةِ وَضِعْفَ الْمَمَاتِ ثُمَّ لاَ تَجِدُ لَكَ عَلَيْنَا نَصِيرًا (75) وَإِن كَادُواْ لَيَسْتَفِزُّونَكَ مِنَ الأَرْضِ لِيُخْرِجوكَ مِنْهَا وَإِذًا لاَّ يَلْبَثُونَ خِلافَكَ إِلاَّ قَلِيلاً (76)

نزديك بود آنها تو را [با وسوسه‏هاى خود] از آنچه بر تو وحى كرده‏ايم بفريبند، تا غير آن را به ما نسبت دهى‏؛ و در آن صورت‏، تو را به دوستى خود برميگزينند! «73» و اگر ما تو را ثابت قدم نمى‏ساختيم ، نزديك بود به آنان تمايل كنى‏. «74» اگر چنين مى‏كردى‏، ما دو برابر مجازات [مشركان‏] در زندگى دنيا، و دو برابر [مجازات‏] آنها را بعد از مرگ‏، به تو مى‏چشانديم‏؛ سپس در برابر ما، ياورى براى خود نمى‏يافتى‏! «75» و نزديك بود [با نيرنگ و توطئه‏] تو را از اين سرزمين بلغزانند، تا از آن بيرونت كنند! و هرگاه چنين مى‏كردند، [گرفتار مجازات سخت الهى شده‏،] و پس از تو، جز مدت كمى باقى نمى‏ماندند! «76»

آنچنان که مشاهده می شود الله در این آیات میگوید ما تورا از لغزش باز داشتیم اما بی گمان الله کمی دیر دست به این اقدام میزند چرا که به گواهی مدلول آیه های 52و53 حج و تفاسیری از جمله جلالین و لاهیجی و طبقات الکبری همچنین به تائید نسکهای تاریخی از جمله طبری ، سیره رسول الله ،محمد به این کار دست میزند ضمن اینکه خود الله به رسولش میفرماید شیطان در وحی هایش دسیسه میکند و این مورد تازگی ندارد بلکه در مورد پیامبران پیش از او نیز رخ داده است ، جای پرسش دارد چگونه است که شیطان میتواند در وحی های الله دسیسه کند و الله قادر مطلق دست بروی دست بگذارد؟ چگونه است که الله میفرماید پیامبران پیش از تو چنین بوده اند ، آیا براستی دستان شیطان آنقدر باز و یا قدرتش به حدی است که در نزول وحی ها براحتی دسیسه می کند ؟

دادگری با خوانندگان است.

منابع :

1- مقدمه ای بر اسلام شناسی / علی میرفطروس

2- 23سال / علی دشتی

3- الله اکبر / مسعود انصاری

4- تاریخ طبری ج2 صص883تا881 و...

5- تفسیر شریف لاهیجی ج2(موید غرانیق)

6- تفسیر المیزان(رد غرانیق)

7- تفسیر نور(رد غرانیق)

8- سیره رسول الله / محمد ابن اسحاق

9- تصحیح دخویه و الطبقات الکبری

پیرامون قضیه غرانیق بازگشت نمایید به : "تاریخ قرآن" نوشته دکتر محمود رامیار، "تاریخ جمع قرآن کریم" نوشته سید محمدرضا جلالی نائینی.

|

posted by شارمین مهرآذر @ ۱:۴۵ قبل‌ازظهر,