Site Network: Personal | My Community | Purpose | Shabname

 

روز نوشتهای یک اتئیست تبعیدی در مورد :جامعه، نقد دین ، اسطوره ، روزانه ها، خبر، تاریخ



آیین زرتشت – 3

دوستان گرامی این توضیح را لازم میدانم بدهم که تمامی نوشتار ها به معنای باورمندی من به آنها نیست بلکه تنها برای آگاه ساختن خوانندگان است و از دیدگاه من برخی از این آموزه ها باید مورد انتقاد و بررسی قرار گیرد.

5- امشاسپندان :

نخست سیر اساسی و بنیادی آموزه زرتشت در مورد امشاسپندان را بازگو خواهم نمود و در پس آن به تغییراتی که در بن آموزشهای زرتشت توسط موبدان داده شده است ؛ اشوزرتشت پس از آنکه خداوند را هستی بخش (اهورا) ، همه دانا (مزدا) ، دادگر(اشا)، فراگیرنده و دهنده خوبی ها(سپنتامینیو) معرفی می کند ، شش فروزه بنیادی دیگر برای خداوند بر می شمارد و همچنین می گوید که پرتوی از این فروزه ها در آدمی نیز وجود دارد. این فروزه ها عبارتند از :

1- وهیشتامن(بهمن) که به معنای بهترین منش و خرد مقدس است. وهیشتا از ریشه «وَه» به معنای والا ترین یا بهترین و «مَنَ» به معنای منش و خرد و باهم به معنای بهترین اندیشه با والاترین منش است.وهیشتا من گوهر خرد و "خرد جهانی" است و همه آدمیان با فروزه و توانایی منش نیک(وهومن) پدید آمدخ اند.وهومن بازتابی از "وهیشتامن" یا خرد جهانی است.

2- اَشاوهشیتا (اردیبهشت) که به معنای راستی(داد) والا است.اشاوهیشتا ، راستی جهانی و قانون دگرگونی ناپذیر است که آفرینش را نظم می دهد.اشا نشانه خواست اهورایی است و پویندگان آن راه، به خوشبختی(اوشتا) می رسند. در گاتها "وهیشتامن" و "اشاوهیشتا" بیشتر جاها با هم آمده اند هرچند که از اشا بیشتر نام برده شده است.اشا در خرد اهورامزدا پدید آمد و با راستی و داد یکی استاز این رو اشا و هیشتابه معنی گوهر داد هم هست.دین زرتشتی دین راستی و داد است که همه جا با دروغ در جنگ است از اینرو اشا ، گوهر دین زرتشتی هم هست.

3- خشتراوییریا(شهریور) : سومین فروزه اهورامزدا معنای توانایی برگزیدنی است.خشترا از ریشه «خش» به معنای توانایی است.اسن فروزه را به "شهریاری خدایی" تعبیر کرده اند.این فروزه معرف نیروی سازنده است و نه قدرت ویران کننده.اهوراکزدا دارای صفات بد نیست بلکه توانایی هایش در راه سازندگی و بخشندگی و مهر است.

4- سپنتا آرمیتی(اسفند) چهارمین فروزه بزرگ اهورامزدا است.«سپنتا» به معنای افزاینده و «آرمیتی» به معنای آرامش ، هم آهنگی و مهر است و دو واژه باهم به معنای آرامش افزاینده است. سپنتا آرمیتی، آرامش و مهر جهانی را که از راه همکاری آدمیان با اهورامزدا به دست می آید نشان می دهد.

5- هَئوروتات(خرداد) که به معنای رسایی و کمال است.اهورامزدا گوهر کمال است. او همه خوبی ها را در خود دارد و همه خوبیها را از خود می دهد"کمال" نمادی از "خودشناسی" اهورامزدا است.آدمیان می توانند با کوشش در راه رسیدن به کمال ، با به کار بردن خرد و کارکرد به راستی ومهرورزی ، توان اهورایی بدست آورده در راستای کمال راه پیموده ، خو را شناخته و به اهورا مزدا برسند این امشاسپند نماد رسایی و خودشناسی است.

6- امرتات(امرداد) به معنای بیمرگی است.اهورامزدا بی آغاز ، بی انجام و جاودانی است.در اوستا امرداد و خرداد بیشتر جاها با هم آمده اند و این نشانه از آن دارد که راه رسیدن به بیمرگی، نایل شدن به کمال، رسایی و خود شناسی است.

این فروزه ها پیکر ندارند و اهورا مزدا "کلی" است و این فروزه ها آفریده او و قائم به او هستند. و اهورامزدا بر هریک از این فروزه های خود حمل می شود، این لازمه کلی بودن است و بازتابی است از فلسفه "وحدا وجود" در دین زرتشت.

در گاتهای زرتشت از فرشته های همچون اشی، سروش و آذر نام برده شده است بدون آنکه آنها را فرشته(ایزد) بخواند و تنها در نوشته های پس از گاتهاست که نام ایزد به انها داده شده است. در این نوهنوشته ها از ایزدان بیشماری نام برده شده تا آنجا که هانری کربن فرشته شناسی را مهمترین بخش دین زرتشت دانسته است.نخستین گام در راه فرشته سازی در یسنا هفت هات برداشته شد و با این ترتیب که به شش فروزه بزرگ اهورامزدا به صورت گروهی نام "امشاسپنتا" یا "امشاسپندان" دادند که به دهشمندان بی مرگ یا فرشتگان برتر ، برگردانده شده است. هریک از این شش فروزه اهورامزدا پشتیبان یکی از عناصر و یا موجودات طبیعی و همچنین حامی یکی از ویژگی ها و یا چیزهای متعلق به آدمی شدند بدین ترتیب:

وهمن یا بهمن فرشته پاسدار گله در جهان و نیز نگه دارنده سلامت اندیشه در آدمی است.

اشا در طبیعت پاسدار آتش و همچنین نگاه دارنده سلامت تن در انسان است.

خشترا یا توانایی برگزیده پاسدار فلز در طبیعت و حافظ دارایی در انشان است

آرمیتی یا سپندارمزد فرشته پاسدار زمین و همچنین پشتیبان و راهنمای احساسات و قلوب آدمیان است.

هوروتات و امرتات به ترتیب پاسدار آب و گیاهان در طبیعت و "رسایی و کمال" ، "بهترین زندگی و بیمرگی" در انسانها هستند.

واژه امشاسپندان به عنوان اسم جمع ربای شش فروزه در گاتها نیامده و در یسنای هفتن یشت هم تنها دوبار ذکر شده است ، در این مورد نیز همه امشاسپنتا ساخته و آفریده اهورامزدا دانسته شده اند.آنها دانا ، توانا، باشکوه و افزاینده(سپنتا) هستند و اهورامزدا را در نگاهداری ، پیشرفت و تازه شدن آفرینش جهان همراهی می کنند.گاهی در اوستا اهورامزدا و شش فروزه باهم ، به عنوان هفت امشاسپند ذکر شده اند که چیزی جز یکی بودن اهورامزدا با شش فروزه اش نمی رساند البته این را میتوان با توجه به گاتها اذعان داشت ولی ممکن است آنچه مد نظر گردآورندگان اوستا بوده باشد چیزی جز آن باشد که در گاتها است.

6- آموزشها و سخنان زرتشت :

زندگی پر کوشش و سازنده :

یکی از ویژگی های زیستن طبق قانون اشا، کوشش پویایی در راه پیشرفت و رسیدن به رسایی است. تنبلی ، اهریمنی و ناپسند است. خرد اهورایی ، راستی و توان اخلاقی ، از آن کسی است که برای آبادانی جهان کار می کنند. در همه کوششها باید دل ها را از دشمنی، دروغ به دور نگه داشت و راستی و مهر را گشترش داد. آیین زرتشت با رهبانیت ، ریاضت و ازدواج نکردن مخالف است.آرمان زندگی شادی و خوشبختی است که با کوشش در این جهان ، با رسایی مینوی(کمال معنوی)، از راه سازندگی و دهشمندی به دست می آید. دین زرتشت به تفسیری به روی سه هویت فردی ، دینی و اجتماعی تکیه دارد و خوشبختی «اوشتا» برای کسانی است که که به گروه اشوان می پیوندند.زندگی جایگاه خوبی و بدی است و اشوان باید برای نیکویی و اشویی کوشش و مبارزه کنند. در نظرگاه دکتر فرهنگ مهر چنین است که دین زرتشت مبارزه اخلاقی را سفارش می کند و نبه مبارزه بدنی را که این گفته ایشان با یسنای 33 بند 2 زیر پرسش قرار میگیرد که گفتگو در این مورد را به زمانی دیگر موکول می کنیم. به هر روی گاتها آموزش می دهد که آدمی باید خوبی را برای خوبی انجام دهد و نه به انتظار پاداش.

حفظ محیط زیست :

وسواس ایرانیان زرتشت (حتی ایرانیان پیش از زرتشت) در پاک نگاهداشتن آب ، آتش ، خاک و هوا زبانزد یوناینان بوده است. هرودوت و گزنفون در باره آن نوشته اند که ایرانیان هیچ چیز آلوده و کثیفی را در آب نمیریزند و در پاک نگه داشتن خاک و زمین مراقبت می کنند. در آیین مزدیسنا هر آنچه داده اهورایی است ، پاک و دوست داشتنی است . تفاوتی زیادی است میان دینهایی که ماه و تن را شیطانی میدانند همانند آیین گنوسی و زرتشتیان که آن را بخشش خدایی و در خور حمایت می شمارند. این انسان است که نباید ماده را در راه نادرست بکار برد.

تکامل و نو خواهی :

اشا قانون پیشرفت و تکامل است.تجدد خواهی، کوشش در راه نو شدن جهان (فرشکرت) لازمه اشا است. بدین دلیل که گاتها وارد جزئیات نشده است و به گفته ای دیگر وارد سیاست و اقتصاد و قانون قضایی نگردیده بنابراین تجدد در آن هرگز بدعت گذاری و از دین دور شدن و یا مخالفت در آموزه های دین در آن معنا ندارد زیرا زرتشت در گاتها تنها به موضوعات اخلاقی پرداخته و از وارد شدن به جزئیات پرهیز داشته است.گاتها اصول را بیان کرده است. انسان باید در خوردن و نوشیدن، رعایت سلامت بدن و روان را بکند و اینکه آیا خوردن گوشت معینی ممنوع است یا نه این به امکانات بهداشتی روز بستگی دارد و اینکه شخص با خرد خود به همپرسی بنشیند و با دانش روز پیش برود.به گونه ای کلی اصول غیر قابل تغییر ، مطلق و ابدی در گاتها هستند،جزئیات باید تغییر پذیر باشند.در هر امورد باید با خرد و دانش ، حکم کلی را به امر موضوعی، جاری کرد و نتیجه گرفت.

اختیار ، مقام آدمی و بنیادهای اخلاقی در آیین زرتشتی :

دین زرتشت و در ساختار فکری پیامبر ، انسان دارای مقامی ارجمند است ، زرتشت در آموزشهایش ؛ برای برقرای نیکی به شکل هرچه استوارتر و برقراری آن در جهان و شکست بدی و شر ، خدا را هرچه بیشتر به آدمی نزدیک و همراه میکند. بنابر اصل و بنیاد دین ، جهان صحنه پیکار دائم میان نیکی و بدی است و انسان در این میان تکالیفی برعهده دارد . اصالت مقام انسانی بر آنست تا با اختیار خود ، و خرد و تمیزی که خداوند به آن بخشیده ، خود یکی از دو راه را برگزیند.اهورامزدا خود با روشنی و با تاکید از انسان میخواهد تا راه نیک و بد را خود انتخاب کندو با این گزینش خداوند را در بنیادِ خواست و اهداف نهایی اش برای پیروزی خیر بر شر و نیکی بر بدی یاری کند.

ولی این هشداری است تا آدمی ، برای گزینش – خردِ خود را داور و میزان قرار دهد.هرگاه چنین کرد ، انسانی است خردمند و شایسته که بهترین زندگی ( وَهیشتَه ) یا بهشت را برای خود ، هم در این جهان و هم سرای پسین خواسته است.

در یسنا هات 30 بند 2 اهورا مزدا به روشنی میگوید : « نیک بشنوید با گوشهایتان ، به آن بنیاد راستینی که برای شما میگویم . با خردمندی بسنجید برای خود و بادقت برگزینید یکی از دو راه نیک و بد را که کدام یک به نیک فرجامی می انجامد ، پیش از آنکه وقت بگزرد و در پایان دچار افسوس بشوید . راه خیر و نیک را انتخاب کنید تا آفرینش را تا مقصد نهایی یاری کرده باشید.»

در دوران زندگی این جهانی ، رسیدن به مقصد کمال تنها در گرو اینست که آدمی در اختیاری که داراست ، راه اَشَه یا راستی را برگزیند و این موجب رستگاری در زندگی پس از مرگ نیز میشود.( راه در جهان یکی است و آن اشویی است ) زرتشت میگوید :« او که تباهی و دروغ را برگزیند زندگانی در دو جهان برای خود تباه کرده است و بر سر راه چینوت ( پل صراط) به درد و رنج و افسوس از کردار خود میرسد » ( یسنا ، هات 51 بند 13) در مفاهیم ارائه شده گاتهایی ، اساس رفتار آدمی بر شالوده اخلاق و حکمت عملی یا تدبیر زندگی استوار است. هرنوع ریاضت و دست فروهشتن از زندگی کوشا و فعال منع شده و به آدمی آموزش داده میشود تا در زندگی شیوه سالم طبیعی را برگزیند ، و این راه طبیعی با کوشش و برخورداری از مواهب و بخشش های خداوندی و داشتن خانواده و زندگی اجتماعی میسر میشود. زرتشت به انسان از دریچه ویژه ای نگاه میکند. آدمی قائم به خرد و آگاهی و مسئول اعمال و کردار خود میباشد. انسان به هیچ وجه فرزند آدم ، آدمی که از فرمان خداوند سرپیچی کرد و سقوط نمود ، و بار آن گناه را به تاوان باید بر دوش کشد نیست.انسان در محدوده اندیشه های گاتهایی ، کامل و آگاه و مسئول است تا با اختیار ، راه درست و نیک را انتخاب کند تا جهانِ اَشایی و راستی را بیفزاید و رونق بخشد و با این عمل ، خداوند را نیز یاری کند. زرتشت به اصالت اختیار آدمی ، نه آنکه تنها در اصول فلسفی مبحثی تازه گشود ، بلکه ارزش و مقام آدمی را بالا برد ، اساس کاهلی و تنبلی را برانداخت.خداوند نه کسی را زرتشت و نه کسی را نیک آفریده ( تفاوتی میان انسانها نیست) ، در لوح ازلی سرنوشت کسی ثبت نشده است ، نه قلم به بدی کسی پیش از تولدش رقم خورده و نه نیکی و رستگاری او – بلکه در جهان راه نیک هست و راه بد نیز وجود دارد : « با اندیشه روشن به آن بنگرید ، میا این دو آیین ( راه بد و نیک ) خود تمیز دهید و راه را انتخاب نمایید..... از میان این دو کسی که خواهان رستگاریست باید راه نیک را برگزیند نه بد را » ( یسنا ، هات 30 بند 2و3، هات 31 بند 11) ولی در شکل روشنتر و جالب تر در مورد آزادی و اصالت آدمی چنین آمده است :

« در هنگامی که تو ای مزدا در روز نخست از خرد خویش ، بشر و دین و نیروی اندیشه آفریدی و در هنگامی که زندگانی را به قالب مادی در آوردی ، وقتی که تو کردار و اراده آفریدی ، خواستی که هرکس برحسب اراده خود از روی باور درونی اش رفتار کند. » نکته ای که لازم است توجه کرد اختیار در دین زرتشت جای نقد و بررسی دارد که البته در اینجا بدان نخواهم پرداخت و در آینده در مورد نقد کلی آیین زرتشت وارد آنها خواهم شد.

اشويي در آيين بهي :

فروزه اي كه در اوستا به آن اهميت فراواني داده شده اشويي است كه از واژه اشا امده است و در چم پاكي و درستي و راستي است.زرتشتيان به جلوي نام پيامبر خود اشو مي افزايند و ميگويند اشو زرتشت كه به چم زرتشت پاك ميباشد.اصولا كسي را اشو گويند كه وجودش بزيور پاكي و پرهيزكاري ، راستي و درستي ، امانت و راستگويي آراسته باشد كسي كه درون و برونش از عيب و بدي پاك بوده و داراي همه صفات نيك باشد. اشويي دو جنبه دارد كه عبارت است از اشويي دورني و بروني ، بروني شامل اشويي تن ، جامه ، خانه و اطراف خانه و نيز چهار آخشيج ( آب ، خاك ، باد ، آتش) و اشويي دروني عبارت است از اشويي در انديشه ، گفتار و كردار. يك زرتشتي وظيفه دارد كه هر دوجنبه آن را رعايت كند بدان معني كه از برون و هم از درون خود را پاك گرداند. قطعه زيباي اشم و هو در تعريف و توصيف از فروزه اشويي سروده شده است :

اشم .وهو. وهيشتم. استي...........اشويي بهتربن نعت است.

اوشتا. استي.اوشتا. اهمائي...........اشويي خوشيختي است .

هيت.اشائي.وهيشتائي. اشم..........خوشبخت كسي است كه داراي بهترين اشويي باشد.

هرودوت ميگويد زرتشتيان غالبا فرزندان خود را بر سه چيز آموزش ميدادند:

1- راستي

2- سواركاري

3- تيراندازي

اندیشه نیک :

موریس مترلینگ میگوید : " قوانین اخلاقی که زرتشت تعلیم داده است یکی از عالیترین و ساده ترین مقررات اخلاقی جهان است."

شاید منظور وی از مقررات ساده اخلاقی زرتشت ، گفتار ، پندار و کردار نیک باشد که در واقع جوهر اخلاق است و با پیروی از آن میتوان به کمالات انسانی رسید . این سه اصل آنچنان پایه و اساس محکمی دارد که بقول پروفسور ویتنی " کاخی که زرتشت بروی سه ستون بلند و زیبای گفتار ، پندار و کردار نیک استوار داشته هیچگاه ویران نخواهد شد."

او در ستایش از این سه اصل میگوید : " .....از برای عیسی چگونه ممکن بود آئینی که زرتشت در جز آن اندیشه ، کردار و گفتار نیک را بیان نموده بود ، بهتر و پاک تر از او بیان دارد.آیا این سه کلمه دارای همه چیز نیست و اساس کلیه مذاهب بشمار نمیرود؟ آیا ممکن است کسی از مرسلین پارسا چیزی به آن بیفزاید. شاید کسی پاسخ گوید آری ، عشق عیسی را میتوان ضمیمه آن نمود ، ولی کسی را که اندیشه خوب و پاک است نه تنها عیسی بلکه سراسر جهان و خالقش را دوستار خواهد بود. کسی را که اندیشه پاک است لاجرم دل هم پاک است.همیشه اندیشه نیک بنیان حقیقی کردار و گفتار نیک است ." این نظر شخصی است نباید آنرا در راستای نوشتار های تارنگار دانست اما ذکر این نقل قول نیاز میدانستم چرا که روشنگری خوبی است برای اندیشه نیک در مزدیسنا. گایگر ، یک اوستا شناس دیگر با اشاره به نقش مهمی که اندیشه نیک در زندگی ایفا میکند میگوید : پایه و اساس آیین مَزدَیَسنا ابرام بر این نکته است که پاکی اندیشه پایه و اساس کلیه رفتار ها و گفتار ها در طول زندگیست. آری ، پاکی اندیشه سنگ بنای کاخ باشکوه اخلاق است.بقول نگر کار " زرتشت روح حقیقی دین خود را در شعار معنوی و سه اصل خود گنجانیده است." در مورد این سه اصل مکرر به مطالبی در کتابهای مقدس بهِ دینان برمیخوریم. مثلا در "زاداسپرم" مرحله اول کمال اندیشه نیک مرحله دوم ،گفتار نیک و مرحله سوم کردار نیک است و درستی وظیفه لذت بخشی است که یک زرتشتی را به Vohu vuhistem و یا بزرگترین نیکی میرساند و تنها از این راه است که او قادر میگردد به Vohu vuhistem ( بهترین زندگی) برسد. امروزه زرتشتیان راه راستی را " اشویی" میخوانند و پیرو راستی را "اشون" مینامند. آنها دراین کلمه معنی اَشا را محدود کرده اند به پاکی جسمی و روحی و اخلاقی درنتیجه معنی برتر عرفانی اش گم گشته است ، برای دسترسی پیدا کردن به معنی برتر این کلمه که باید به آثار بجای مانده از آذرباد مهراسپند مراجعه کرد.

---------

تارنگار كانون خرافه زدایی شعوبيه بروز شد همچنین بخش آثار زنده یاد احمد کسروی نیز که از همان تارنگار قابل دسترسی است بروز گردیده است.

|

posted by شارمین مهرآذر @ ۲:۴۱ بعدازظهر,