Site Network: Personal | My Community | Purpose | Shabname

 

روز نوشتهای یک اتئیست تبعیدی در مورد :جامعه، نقد دین ، اسطوره ، روزانه ها، خبر، تاریخ



تناقضات قرآن

مسلمانان و پیروان سایر ادیان الهی بر این باورند که کتابشان از هرگونه دستبرد و تحریف بدور است . برای اینکه زیاد وارد این موضوع نشوم جستارهای گردآوری شده ای را در اختیارتان قرار میدهم که با بررسی این نوشتار ها که از منابع بسیار معتبر گردآوری شده به نادرستی سخنان دست کم مسلمانان پی خواهید برد. نکته نخست در مورد گردآوری قرآن است کتابهای دکتر مسعود انصاری در این زمینه بسیار مفید است ولی شوربختانه در ایران هرگز اجازه چاپ ندارند از اینرو اگر به این گونه کتابها دسترسی ندارید من پیشنهاد میکنم کتاب نهضت شعوبیه را که به وسیله دکتر ممتحن نوشته شده است را بخوانید اگر این کتاب از تیغ سانسور در امان مانده باشد بسیار مفید است ولی اگر هیچکدام را نمیشناسید و یا امکان خواندشان را ندارید این فایل پی دی اف را حتما بخوانید ولی بهترین منبع که من میشناسم کتاب دسته اول مغازی نوشته عمر ابن واقدی است زیر عنوان ابن ابی سرح را بخوانید تا متوجه دستکاری آیات توسط این کاتب وحی بشوید . نکته دوم در مورد گفتار بزرگان است ، مسلمانان همیشه سعی دارند تا با دست و پا کردن گفتار بزرگان همچون گوستاولون و گاه منصوب کردن سخنانی به آنها در مورد دینشان بر اعتبار باورهای خود بیافزایند حال بد نیست به اینجا بروید و گفتار بزرگان را بخوانید. نکته دیگر در مورد تحریف قرآن تحدی یا مبارزه طلبی ایست که قران بیان میدارد تا کافران اگر میتوانند آیه ای همچون قرآن بیاورند اگر تا بدینجا چگونگی گردآوری قرآن را خوانده باشید باید به کودکانه بودن ادعای قرآن پی برده باشید من توصیه میکنم کتاب حلاج نوشته علی میرفطروس را حتما بخوانید که چگونه افرادی همچون حلاج به نوشتن کتاب و مبارزه با آن پرداختند اما اگر این منابع در اختیارتان نیست باز میتوانید به اینجا بروید و این کتاب الکترونیک که پاسخی به تحدی قران است را بخوانید میدانیم الله در سوره 2آیه24 و سوره 17 آیه 88 جن و انس را به مبارزه می طلبد. یار گرامیمان پاسخی به سفسطه بافی هایی که برخی آنها را معجزات علمی الله میدانند ندادند ولی موضوع بنیادین ما بروی تناقضات است که امروز به چند مورد آن خواهم پرداخت. بد نیست برای اینکه پاسخی به سفسطه قرآن تحریف نمی شود داده باشم به اینجا بروید و فایل الکترونیک را بخوانید تا آمادگی بیشتری در مورد نوشتار امروز داشته باشید.

باید در اینجا روشنگری در مورد معجزه انجام دهم تا روشنگردد مسلمانان و به ویژه شیعیان چه چیز را معجزه مینامند. در میان مسلمانان و دیگر پیروان ادیان هرچیز که خارق العاده که بوسیله رسول انجام گیرد و مردم از انجامش ناتوان باشند معجزه و کار شگفت نامیده می شود و برهانی است برای تائید فرستاده از جانب الله(روح القدس،یهوه و...) برای مردمان، از اینرو اگر معجزه را در این تعریف محدود کنیم باید المقنع یا همان پیامبر نقابدار ، عین القضاه و همچنین حلاج را دارای معجزه بدانیم که البته کتابنامه ها را در آخر می آورم تا خوانندگان خود به آنچه می گویم دست یابند. اما معجزه در اسلام به دو دسته تقسیم می شود سنی ها (به گونه کلی) قرآن را آخرین معجزه و تنها معجزه محمد می دانند اما بر خلاف آنها شیعیان بر طبق کتاب هایی همچون اسرار آل محمد برای علی نیز معجزاتی همچون سخن گفتن با خورشید را قائل هستند . اما ای کاش کار بدین جا ختم می شد چراکه آنان تا بدان جایی پیش میروند که بر طبق تعالیم اسلامی نام دیگری جز شرک نمیتوان بر آن گذاشت ، چراکه شیعیان به معجزه بودن قرآن راضی نشده معجزاتی برای امامان خود نیز قائلند و آنان را واسطه و شفیع و درمانگر بیماری های خود می دانند و شاید بهترین نقطه تمایز شیعه و سنی را بتوان در این نکته یافت همچنانکه شباهت و وجه مشترک این دو فرقه را باید در معجزات علمی قرآن جستجو نمود که در گفتار پیشین به بررسی چند مورد از آنها پرداختیم.

چرا کسی تناقضات را تا بدین روز بیان نداشته؟ آیا مسلمانان متوجه این تناقضات نشدند؟

دو پرسش بالا را باید در سری سفسطه هایی همچون «اگر آخرت نباشد چه میشود»و یا «اگر خدا نباشد جهان ناعادلانه است و...» دسته بندی نمود ، اما این پرسشها گاها از روی ناآگاهی های تاریخی منشا می گیرد که کهترین با دوسه مورد نشان خواهم داد که تا بدین روز منطق بین نقدکنندگان و مسمانان شمشیر بوده و همیشه مرگ را نصیب نقادان نموده است بدین شرح ؛ ماده گرایان در قرن سوم هجری،ٰ با تکیه بر دستاوردهای دانش طبیعی پرچم مبارزه بر ضد خرافات مذهبی را بر افراشتند دلیل آن این بود که اخلاق محافظه کارانه «دین فئودال اسلامی» که هرگونه حرکت فعال را از توده ها سلب میکرد و حقیقت زندگی را در اصل واصل شدن به "ذات مطلق" میدانست به اخلاق رسمی جامعه فئودالی آن زمان مبدل شده بود و آموزشهای ماده گرایان بر ضد این اخلاق ، قد علم کرد.در این زمان بود که بر طبق نسک(کتاب) تاریخ ایران پس از اسلام میخوانیم : «در این زمان ،اندیشمندان مادی و زنادقه را هرکجا میگرفتند، غالبا زنجیر کرده و بدرگاه خلیفه میبردند تا او دستور به گردن زدن بدهد» در نسک نه شرقی و نه غربی ص 113 میخوانیم : هرگاه محل تجمع آنها را (زنادقه، ماده گرایان )کشف میکردندآنجا را همچنان بر سرشان خراب می نمودند. همچنین طبری در ج 12 خود در این رابطه می افزاید : هارون الرشید همه کسانی که فراری و متواری بودند را عفو نمود مگر زندیق ها ، "یونس بن افروه" و "یزید ابن الفیض" از جمله آنها بودند.همچنین در ص 5173 تاریخ طبری می خوانیم مهدی خلیفه عباسی برای زنادقه 1000دار برپا کرده بود.شاید معروفترین زنادقه را همه بشناسید ،ابن مقفع با دیده شک و اعتراض به تمامی ادیان می نگریست و افزوده او مبنی بر زندیق بودنش در نسک "کلیله و دمنه" نوشته مجتبی مینوی نیک مشهود است تا آنجا که حمد الله مستوفی در نسک تاریخ گزیده خود می نویسد : مقفع ابن فارس و پسرش جهت آنکه نقیض قرآن انشا میکردند کشته شدند. همچنین جهشیاری در نسک کتاب الوزرا و الکتاب به این نکته اشاره میکند و چگونگی کشته شدن ابن مقفع را شرح می دهد انیچنین است که ابن راوندی دلیل مرگ مقفع را انتقاد او از اسلام میداند.(ج3ض271). گاه دوستان و پیروان عقیدتی اسلام بیان میکنند اسلام مشکلی با این انتقادها نداشته و اساسا نامی از این افراد در تاریخ نیست و پرسش میکنند چگونه است که اگر هرکه از اسلام سخنی نقادانه میراند کشته می شد پس مناظره جعفر صادق با دیگران چگونه توجیه می شود ؟ پاسخ روشن این پرسش را میتوان در نسک نامه دانشوران ناصری زیر عنوان "ابن ابی العوجا" یافت ، ابن ابی العوجا از اندشمندان دوره عباسی بود که به شدت با باورهای ملکوتی و خرافی ستیزه میکرد و صانع و آفریدگار را انکار مینمود در گفتگوی خود با جعفر صادق چنین می گوید : «او روزی اشاره به کعبه نمود و خطاب به امام جعفر صادق گفت : تا به کی این کشتزار را لگد می کنید و به این سنگ سیاه(حجرالاسود) پناه میبرید؟تا به کی به این خانه را که از سنگ و گل ساخته شده است را می پرستید؟و همانند شتری فراری پیرامون آن میدوید؟ براستی که اگر در این باره بیندیشید می بینید که این کار انسانهای نادان و دیوانه میباشد نه مرد اندیشمند و صاحب خرد.» این مورد در تاریخ راوندی هم ذکر شده و جالب است بدانید ابن ابی العوجا بدست خلیغه وقت کشته شد. نمونه بارز دیگر "زکریای رازی" است او را میتوان پیشوای پوزیتیویسم در فرهنگ ایرانی – اسلامی دانست او نخستین کسی بود که پیش از "بیکن" به اهمیت تجربه و مشاهده در علوم پی برد ،بخاطر افکار ماده گرایانه و زندیق رازی، سرانجام وی به خاطر تعقیب مسلمانان دربدری بود، تمامی کتابهایش را سوزاندند و خود برای نجات جان خود همیشه عمر متواری بود .(مجله مهر سال 1314) برای آنکه نوشتار در این مورد به درازا نکشد تنها به ذکر نام زندیقان و نقادان اسلام که گاه همانند قرآن آیه و سوره می آوردند بسنده میکنم و نیز افزودن این نکته در زمان محمد هرکه شعری بر زد او و اسلام میسرود کشته میشد و نخستین ریشه نخستین ترور را باید از قتل اشخاصی همچون عصماء دختر مروان بدانیم: ابو تمار مطبب ، ابو عیسی وراق، صالح ابن عبدالقدوس(کتاب الشکوک)، ابن راوندی و حلاج و حمدان قرامط و...

بدلیل طولانی شدن نوشتار تنها به چند تناقض قرآن اشاره میکنم و در بخش دوم به تناقضات بیشتری میپردازم : خوانندگان باید بدانند که من این تناقظات را از میان 70 تناقض جدا نموده ام که شاید بتوان انها را گزیده و بهترین انها دانست اما نخست باید بدانید الله در قرآن سوره 3 آیه 7 می گوید قرآن تفسیر پذیر نیست و تنها الله و برخی افراد تفسیر خاص آنرا میفهمند درچم باید بدانیم هیچگونه تفسیری همانند تفسیرهای قمشه ای و مغالطه ای پذیرفتنی نیست و این از آنجا سرچشمه میگیرد که الله و رسول او بر این باور بودند که قرآن هفت بطن دارد(اسماعیلیان نیز بر این باور بودند) و افراد دیگر از درک او ناتوانند همانند برخی مبهمات قرآن همچون واژه های مقطعه. از سویی دیگر الله در سوره القمر آیات 17 و 22 و32 و40 چهار بار میگوید قرآن را ساده و روان آوردیم پس نمیتوان برای توجیه تناقضات قرآن دلایلی همچون نسبیت زمان و عناصر مشترک در ساخت انسان را، آورد چراکه اینها جز تفسیر و توجیهات و گاه مغالطات قرار میگیرد و براحتی قابل نقض و نفی هستند آنچنان که در میان بیان تناقضات بدانها اشاره خواهم کرد.

تناقضات برونی و درونی قرآن :تناقضات قرآن به دو دسته بخش میشوند که من در این نوشتار به برخی از آنها میپردازم برخی دیگر تناقضات و اشتباهات نحوی است که برداشته شده از کتاب 23 سال علی دشتی است و میتوانید برای خواندن این اشتباهات به اینجا بروید.همچنین متن انگلیسی که توسط پ. نیوتن نگارش یافته را میتوانید از اینجا دانلود کنید ، بدیهی است در صورت هرگونه مشکل مرا در جریان بگذارید تا آدرس جدید هر فایل را در بخش کامنت بگذارم.

تناقضات قرآن :

1- نخست باید به سوره 16 آیه 101توجه کنیم الله میفرماید: «و ما هرگاه آیتی را از روی مصلحت نسخ کرده و به جای آن آیتی دیگر آوریم در صورتیکه خدا بهتر داند تا چه چیز نازل کند ، میگویند تو بر خدا همیشه افترا می بندی چنین نیست بلکه اکثر اینها نمی فهمند» آشکار است موجودی کامل به نام الله نه باید درگیر متغیرها باشد باید حکمی کامل و ابدی و ازلی نازل کند تا هر روز مجبور به تغییر آنها نباشد ،چراکه شاید اگر تا بدین روز محمد زنده بود کلیت قرآن را نسخ می کرد و کتاب دیگری می آفرید به هر روی تغییر از صفات موجود کامل نیست چراکه تغییر همیشه به سوی کاسته شدن و یا کامل شدن است و اللهی که کامل است نباید نیاز به تغییر در حکم خود داشته باشد.

2- چند روز برای هلاک قوم عاد نیاز بود؟ الله در سوره 54 آیه 19 در این مورد میفرماید:«و ما بر هلاک آنها تندی بادی در روز پایدار نحسی فرستادیم» و همچنین در سوره 41آیه 16 و سوره69 آیه 6-7 دراین باره میفرماید :«ما هم بر هلاک قوم عاد باد تندی در ایام نحس فرستادیم و...» در سوره نخست در متن عربی آن ما واژه "یوم" به معنای روز (مفرد) را شاهد هستیم یعنی مردمان قوم عاد در اثر تند باد در مدت یکروز هلاک شدند اما در سوره پسین الله از واژه "ایام" بهره میبرد ، یعنی این قوم در چند روز کشته شدند حال پرسش این است که بالاخره الله در چند روز قوم عاد را به هلاکت رساند 1 روز یا چندین روز؟ چگونه است که الله برای هلاک قوم دوگانه گویی میکند ؟

3- خلقت 6 روز بود یا 8 روز ؟سوره های 7آیه 54 و س 10آ3 و س8 آ7 و س25 آ 59 همیگی برآنند که الله زمین و آسمان را در 6 روز یا مرحله یا دوره بیافرید:«پروردگار شما آن خدایی است که آسمان و زمین را در 6 روز خلق کرد آنگاه به خلقت عرش پرداخت و روز را به پرده شب در پوشاند و...» «فی ستة ایام»اما الله در سوره 41 آیه 9تا12 در این مورد تناقضی آشکار را بیان میدارد :«ای رسول به مشرکان بگو که خدا زمین را در دو روز آفرید ، و او بروی زمین کوهها را برافراشت و انواع برکات و منابع آنرا قرار داد وقوت و رزق اهل زمین را در چهار روز بیافرید ، آنگاه هفت آسمان را در دو روز استوار فرمود و...»در سوره 41 جمع مراحل آفرینش 8 میشود، اینکه در قرآن واژه یوم به معنای مرحله است یا روز یا دوره هیچ چیز را انکار نمیکند ما در این سوره ها به دو تناقض برخورد میکنیم البته با اشاره به این توجیه مسلمانان که میگویند در اینجا الله نسبی بودن زمان را مطرح نموده :

  1. واژه یوم به هر معنا که باشد نشان دهنده تناقضی است که الله نمیداند در آفرینش خود چند روز وقت صرف نموده است در سوره ای عدد 6 و در دیگری 8 را بیان میدارد.
  2. چرا برای الله که به صورتی آنی یعنی «کن فیکون» می آفریند روز و مدتِ زمان مطرح است و این در سوره 2 آیه 117 که میگوید الله آنی خلق میکند در تناقض است.چرا برای الله زمان و وقت گذاشتن مطرح است در حالیکه اگر او آفریننده زمان و مکان باشد دیگر گذر زمان برایش معنایی ندارد مگر آنکه خالق زمان را خدایی دیگر بدانیم چرا الله در مورد خود میفرماید«احسن الخالقین» یعنی من بزرگترین خلق کننده ها هستم، واژه خالقین به صورت جمع و واژه اکبر ، صفت تفضیل در الله اکبر نشان می دهد الله خود را برتر از دیگر خالق کننده ها میداند پس باید دیگر خالقین را در نظر بگیریم که الله از آنها اکبر است در مجموع چنین میشود:
  3. برای الله گذشت زمان مطرح است ، الله تنها خالق نیست بلکه بزرگترین خالق است، الله نمیتواند در سیطره زمان آنی خلق کند. برای تائید اینکه خدا در زمان گیر کرده و با گذشت زمان حرکت می نماید به سوره های زیر بازگشت نمایید: سوره بقره 22، سوره بقره 52 و53 و 56و سوره مریم آیه 68 و سوره اسرا 86 و 18 و یونس 74 در تمامی این آیات برای خدا زمان دارای اهمیت است واژه های بکار رفته در این سوره ها نشان میدهد الله در زمان کار میکند همچنان که الله دارای مکان است بر طبق سوره الحاقه 17 غافر7 و الزمر 75 و بسیاری دیگر که نشان دهنده مکان الله است ، روشن است هنگامی که برای الله مکان مطرح باشد پس زمان نیز مطرح است و هنگامیکه الله در زمان سیر کند نیاز به استفاده از واژه های قبل و بعد (ژس و پیش)دارد.

4- اول آسمان خلق شد یا زمین ؟ الله در سوره 2 آیه 29 میفرماید :«او خدایی است که همه موجودات زمین را برای شما خلق کرد و پس از آن به خلقت آسمان نظر گماشت و...» اما الله در سوره 79 آیه 27 تا30 چنین بیان میدارد :«آیا بنای شما آدمیان استوارتر است یا آسمان که سقفی بس بلند و باستون و استوار ساخت و شامش را تیره و روزش را روشن گردانید و زمین را پس از آن بگسترانید» زمین را بگسترانید به مفهوم زمین را خلق کرد است چرا که گستراندن چنان است که در ترجمه ها آفریدن بیان شده است دیگر آنکه الله دچار تناقضی آشکار شده نخست زمین را آفرید یا آسمان را ؟

5- آسمان و زمین نخست چگونه بودند ؟ در سوره 41 آ11 الله آسمان و زمین را به سوی خود فرا می خواند روشن است اگر آسمان و زمین به هم متصل بودند نیازی به فراخوانی جدای از هم نبود اما الله در سوره 21 آیه 30 می گوید آسمان زمین نخست یکی بودندو ما آنها را جدا نمودیم نیکتر اینست که خود به دو سوره و سوره های بالا که در مورد خلقت آسمان و زمین بود بنگریدتا به بن تناقض پی ببرید.

6- آیا تهمت زنندگان به زن بخشوده می شوند ؟ سوره 24 آ 5 میگوید در صورت توبه ٰ آری بخشوده می شوند اما در سوره 24 آ 23 میگوید خیر عذاب می شوند.

کتابنامه برای معجزات منصوب به بزرگان ایرانی :

1- حلاج / علی میرفطروس

2- تمیهدات عین القاه همدانی

3- روند نهضت های ملی و اسلامی / دکتر انصافپور

|

posted by شارمین مهرآذر @ ۳:۳۹ قبل‌ازظهر,