Site Network: Personal | My Community | Purpose | Shabname

 

روز نوشتهای یک اتئیست تبعیدی در مورد :جامعه، نقد دین ، اسطوره ، روزانه ها، خبر، تاریخ



پاسخ به موهومات و مغالطات

گمان من بر آن بود که نیکتر شاید این باشد نخست به ریشه اسلام بپردازم و سپس به سراغ کتاب آسمانی(!) آن بروم که گویی روزگار چنان است که هر لحظه غفلت ، کف از دست آدمی میرباید. روشن است باید بر ای اینکه با چه هدف و مقصودی دست به نوشتن در این مورد نموده ام باید مقدمه ای بر آن بگویم تا حال و روز آنچنان که هست آشکار گردد.

نخست شاید گفتگوی بین من و دوست گرامیم نویسنده تارنگار همکنون را شاهد بوده باشید به هر روی این نوشتار نه پاسخ به ایشان بلکه به گونه ای بنیادین به ریشه بی خردی ها و ناآگاهی های مردمان متعصب و شوربختانه تک نگر میپردازد ، لازم به گفتن نیست از توجیه ها یا توضیح های هم میهن خود در این گفته ها سود میبرم اما این را حمل بر مبارزه و یا پاسخ دادن تنها ،به ایشان مپندارید. دوم سرآغاز سخن است کهترین در این نوشتار به ریشه نا ملایمات ذهنی میپردازم و سفسطه هایی را بیان میکنم که بیشتر تولیدات کارخانه جات منبر نشینان است ، تلاش بر آن دارم تا با روشن ساختن و به وجود آوردن چرایی هایی در ذهن خوانندگان سفسطه ها و مغلطه ها را بیش از بیش بشناسیم و به ریشه کژ فهمی ها دست یابیم . ناگزیر از گفته های دوست نادیده ام بهره میبرم چراکه گفتار ایشان گفتار هزاران نفر هم اندیش ایشان است و اگر این باورها امروز نقد نشود روز دیگر فرزندانمان را در بر میگیرد. از اینرو ابتدا سفسطه ها و دلایل معجزه بودن قرآن را از نگاه مسلمانان بیان میدارم و سپس به نقد آنها میپردازم البته نوشتار دوم در همین راستا اما در مورد تناقضات قرآن است که گفتگو در مورد آن به نگر من ، میتواند بسیار سودمند باشد.دوستان و خوانندگان گرامی میتوانند در هر مورد که من از سند و مدرکی نام نبرده ام بر من خرده بگیرند و باورهایم را نقد کنند که البته باعث خرسندی و افتخار من است.

در اینجا هرگز در مورد تناقضات سخن به میان نمی آورم در نوشتار بعدی در مورد 20تا19 تناقض قرآن گفتگو خواهم کرد.تنها یک نکته مهم باقی مانده و آن اینست که دست کم بیشتر مسلمانان ایران علامه جعفری را به عنوان یک دانشمند بزرگ اسلامی (فقهی) قبول دارند ، هم ایشان هستند که میگویند آیه های قرآن را علمی جلوه ندهید چراکه چنین نیست ، یار گرامی ما به جای پاسخ به تناقضات روی به مغلطه هایی چون عدد 19 آورده اند پاسخشان را در این مورد نمیدهم چرا که انقدر ساده و متاسفانه فریبکارانه است که راشد خلیفه جانش را بر این موضوع بوسیله هم دینانش از دست داد برای شرح و اثبات دغلکاری عدد 19 به اینجا بروید.

1- اما به اصل ماجرا بپردازیم مسلمانان(نه همه آنها) بر این باورند که خداوند با اشاره به آیه ای هم علم محمد، پیامبر اسلام را اثبات نموده و هم نشان داده الله دانای مطلق است بدین گون که قرآن با اشاره به سوره الذیارات آیه 47 و 48میگوید : « و کاخ آسمان را برافراشتیم ، و مائیم که بر هرکار عالم مقتدریم. و زمین را بگستردیم و چه نیکو مهدی بگستردیم. » مغلطه پیش و پا افتاده که مکارم شیرازی در آیات همچون این آیه دست زده است با توجه به اینکه آیه بالا ترجمه مهدی قمشه ای بود چنین است که میگوید :« و ما آسمان را به قدرت بنا کردیم ، و همواره به آن وسعت میبخشیم » با نگاهی به آیه و متن عربی متوجه میشویم که هیچ نوع فعل مضارعی در این آیه بکار نرفته که آیت الله مکارم در برگردان آیه می گوید "وسعت میبخشیم" دوم آنکه با کمی دقت در این آیه ما واژه ای برای جهان نمیابیم چنانکه مکارم میگوید آسمانها(و جهان) را میگسترانیم ، روشن است اگر کسی به عربی وارد نباشد و واژه ساده ای را همچون ارض(زمین) را جهان ترجمه کند باید انتظار چنین دشواری را داشته باشیم، الله در این آیه میگوید زمین را بگستردیم ، جدای از فعل ماضی و مضارع سخن از زمین است و نه جهان حال آنکه دنیای مغلطه بافی اهل اندیشه آنقدر گسترده است که حتما میگویند هر واژه چندین معنا دارد و در اینجا ارض به معنای جهان است! نمونه دیگر از همین دست نشانه که موید سخن من است را میتوان در سوره نوح آیه 19 جستجو کرد که الله می گوید:« ولله جعل لکم الارض بساطا» نمونه دیگر سوره رعد آیه 3 ، سوره حجر آیه 19 و سوره بقره 22 می باشد که همگی بر روی واژه الرض (زمین) و بسط دادن الارض تاکید دارند و من هرگز در نیافته ام چرا مسلمانان از واژه زمین ، گستراندن جهان و آسمانها را تلقی میکنند؟

2- دشواری پسین در مورد معجزه علمی الله در مورد نیروی جاذبه است ، مسلمانان در این مورد بیان میکنند که : «این آیه اشاره به قانون جاذبه عمومی دارد و از آن به ستون نامرئی اشاره میکند این نامرئی بودن و عملا از جنس عدم بودن جاذبه را در نظریه نسبیت اینشتین در زمینه انحنای فضا و زمان و آزمایش مشهور ماهوره کوبه به عین همگان دیدند!» مصادره به مطلوب از راههای معجزه سازی در اسلام و میان متدینین است حال به اصل آیه بنگرید تا بهتر متوجه مغلطه بشوید :« خداست آن ذات پاکی که آسمانها را چنان که مینگرید بی ستون بر افراشت و آنگاه با کمال قدرت عرش را در خلقت بیاراست و... » روشن است الله میگوید آسمان را بی ستون آفریدیم ، این آیه اشاره به آسمان دارد و هرگز در مورد جاذبه نیتون و انیشتن سخنی به میان نمی آورد طبق نسکهایی همچون تاریخ کیش زرتشت نوشته مری بویس و پژوهش در مورد کافر کیشی ایران باستان همچنین در دیگر ملل مردمان قدیم از جمله میترائیسم و پس از آن زرتشتیان گمان میبردند که آسمان از سنگ یا فلز ساخته شده است این باور در میان تازیان رسوخ کرد و این الله است که برای قدرت نمایی میگوید ما این آسمان را بی ستون برافراشتیم و منظور این است اگر خواست الهی نباشد آسمان هر لحظه بر سر مردمان خراب شده و فرو می ریزد. حال آنکه این آیه چگونه نیروی جاذبه را به اثبات میرساند جای سخن بسیار دارد که مسلمانان باید پاسخ گویند چراکه آسمان بی ستون بر فراز زمین دست کم مثال جالبی برای جاذبه نیست چرا که الله تنها بر باور قدیمیان در مورد آسمان صحه میگذارد و هرگز اشاره هم به نیرو و انرژی ندارد البته مغلطه بازان همیشه این آیات را علمی توجیه میکنند حال این آیه با کجای دانش امروزی جور در می آید سخنی دیگریست.

3- سفسطه دیگر آنقدر ساده و روشن است که سخن در باره آن به دنبال باد دویدن است ولی چاره ای نیست که مسلمانان آنرا گاه از بزرگترین معجزات میدانند شرح سفسطه چنین است : « الله در آیات مختلف میفرماید : سوره لقمان آیه 10 : ....از آسمان آب فرستادیم و در زمین از هر گونه گیاه نیکویی رویاندیم. همچنین این موضوع در سوره طه 53 و رعد 10 آورده است نکته قابل توجه در سوره یس آیه 36 است که الله میفرماید : منزه است آن خدایی که همه جفتها را بیافرید(خلق ازواج کلها) » البته این ترجمه آخری را شیادان مبلغ دین و ریا به همه جاندارن را جفت جفت آفریدیم برگردانده اند. حال این معجزه الله تبارک و تعالی در این است که همه چیز را جفت آفرید و گاه مغلطه گران تا بدان جا پیش می روند که منظور از این آیات را در مورد اتم و تضاد پروتون و الکترون و جفت بودن آنها از لحاظ ضدیت بیان میدارند. قدر مسلم آنست که اگر انسان ناآگاه این آیات را ببیند بی گمان انگشت شگفتی بر دهان میگذارد اما امروزه همگی میدانیم ضدیت در اتم را که آقایان مدعی آن اند توسط دموکریت دانشمند مشهور پیش از اسلام بیان گردید و امروزه به اثبات رسیده حال آنکه دالتون هرگز ادعای پیامبری نداشت دومین دلیل خرد ستیزان و معجزه سازان بیان جفت جفت بودن گیاهان است با نگاهی به کتاب بهشت و جهنم در نزد مردمان بین النهرین ، آگاه میگردیم که اینانا ایزدی است که عمل لقاح و گرده افشانی در میان گیاهان را انجام میداده است و همچنین مردمان باستان که بیشتر آنان کشاورز بوده اند ، به پیوند زدن گیاهان دست یافته بودند و به عنوان میتوان به کتاب مغازی رجوع کرد و پی برد که یهودیان و تازیان مدینه حتی بر نوع درختان خرما (جنسیت و ویژگی) آگاه بوده اند حال اینکه خدا این را در قرآن بیان داشته پس ما باید برای آن معجزه بتراشیم سخن دیگری است که دست کم در منطق من جایی ندارد گویی اگر خداوند اینرا بیان نمیداشتند هرگز انسانها به نر و ماده بودن گیاهان و جانوران پی نمیبردند!.

4- مغلطه بسیار طنز آمیز دیگر در مورد سفر انسان در دنیای کیهانی است مغلطه سازان بر این باورند که بر طبق سوره الرحمن آیه 33 الله اشاره میکند که : « خطاب به انسان میگوید و پیش بینی میکند که نفوذ در زمین و آسمان ها از راه علم امکان پذیر است عملی که در آن زمان خرافه میپنداشتند و دانشمندان برایش ارزشی قائل نبودند!حال چرا دیگر سخنان قرآن هم اینطور نباشند؟ چرا تصور نکنیم همانطور که روزی مردم پیش بینی پروار انسان در قرآن را مسخره کردند ولی این مهم عملی شد دیگر سخنان قران هم که امروز علم ردشان میکند روزی تحقق نیابند؟ » بگذارید نخست به ترجمه آیه برگردیم سپس دست معجزه سازان را برملا سازیم الله در این آیه میفرماید : « یا من معشر الجن و الانس و ان استطعتم ان تنفذوا من اقطار السموت و الارض و فانقدوا لا تنفذون الابسلطن » در چم « ای گروه جن و انس اگر میتوانید در اطراف آسمانها و زمین برشوید و بیرون روید هرگز خارج از ملک و سلطنت خدا نتوانید شد. » آشکار است که الله میگوید اگر میتوانید من اینگونه میپندارم که الله این خیال را از سوی انسان باطل میداند ولی اگر سخن معجزه سازان را بپذیریم مبنی بر اینکه چون خدا چنین پیش بینی کرده که انسان به کرات دیگر دست میابد و از راه علم این کارها امکان پذیر است ، پس خدای من ژول ورن است چرا که او نیز پیش بینی کرد انسان فرسنگها به زیر دریا میرود ، پرواز میکند و در جمع 80 پیش بینی را در داستانهای خود بر می شمرد حال اگر این آیه که چنین استنباطی از آن بر نمیآید نشانه بر پیش بینی الله از آینده انسان و نشانه معجزه و علمی بودن قرآن است به نگر کهترین ژول ورن هزار بار پرستیدنی تر از الله تازیان است.

5- مغلطه بعدی که در مورد آن سخن خواهم گفت بسیار جالب و مضحک است و تنها به توضیحی کوتاه در مورد آن بسنده میکنم مغلطه سازان میگویند الله در سوره حجر آیه 22 از وجود الکتریسیته در ابر و عامل بارش باران سخن میگوید و چنین بر داشت می نمایند که این آیه بر وجود الکتریسیته دلالت دارد :« و ما ، بادهای آبستن کن رحم طبیعت را فرستادیم و هم باران را از آسمان فرو فرستادیم و...» در کجای این آیه الکتریسیته یا شارش بار وجود دارد به گفته ای، الله اعلم ولی تا انجا که به خرد کهترین میرسد این آیه باد و فرمان الهی را دلیل بارش میداند و نه الکتریسیته و این مصادره به مطلوب میباشد که نیکتر است خوانندگان خود به دادگری بنشینند برای مدرک به مغازی رویه 450 به بعد نگاه کنید محمد می گوید هرکه بارش باران را از خدا بداند به من با ایمان است و اگر از کرات دیگر بداند به خدا کافر است و دلیل آن این بود که تازی بود که علت باران را سیاره معرش خوانده بود.

6- مسلمانان میگویند بر طبق سوره فصلت آیه 11 میگویند خدا گفته آفرینش به وسیله بخار و گاز بوده و در واقع سعی دارند این آیه را به پدیده بیگ بنگ نزدیک کنند . نخست باید توجه داشته باشیم مغلطه ای که در این مورد بکار میرود گاه از واژه دخان گرد و غبار را علاوه بر گاز ترجمه میکنند ما به بررسی این آیه میپردازیم تا ببنیم که دخان آیا به معنای گاز است و اساسا اشتباه در کجاست.فصلت 11 «سپس از زمین به آسمان پرداخت در حالیکه همه آن دود بودو... ترجمه معادیخواه» و « سپس به آفرینش آسمان پرداخت در حالیکه از دود بود ...ترجمه مکارم» و «سپس به آسمان پرداخت و آن دودی بود .. ترجمه آیتی» و « و به سوی آسمان رفت و آسمان از دود و گاز بود ..ترجکه بهبودی » و «و آنگاه به آفرینش آسمان توجه فرمود و آن دودی بود.. ترجمه قمشه ای » من در این مورد و گازی شکل بودن کرات و اینکه جهان از گاز به وجود آمده و نه گرد و غبار سیاره مشتری را مثال زدم دوست من در پاسخم چنین گفتند « لازم به ذکر است که جو مشتری به طور عمده از متان که دارای کربن است تشکیل شده است متانی که رایج ترین سوخت و مولد تولید دی اکسید کربن است!» قبول این جمله از نگر دانش امروز بسیار نپذیرفتنی است به سایت ناسا که آدرسش در آخر این نوشتار میآید توجه کنید ناسا چنین گزارش میدهد:« نیروی جاذبه در سطح سیاره ۲٫۴ برابر بیش تر از سطح زمین می‌باشد. یعنی شئی که روی زمین ۱۰۰ کیلو گرم وزن دارد، در روی هرمز وزنی برابر با ۲۴۰ کیلو خواهد داشت. جو هرمز تشکیل شده است از ۸۶ درصد هیدروژن ۱۴ درصد هلیوم و مقدار ناچیزی متان، آمونیاک، فسفین، آب، استلین، اتان، ژرمانیوم و مونو اکسید کربن. درصد هیدروژن بر پایه تعداد مولکول‌های موجود در جو می‌باشد تا جرم کلی آنها » گمان میبرم به مغلطه یار گرامیمان مبنی بر اینکه مشتری عمدتا از متان تشکیل شده برده باشیم ، دوم آنکه در عربی ما واژه گاز داریم که "غاز" گفته می شود اگر الله منظورش گاز بود میتوانست از این واژه سود ببرد و این سفسطه که واژگان عربی معانی مختلفی دارند صحیح است اما در صورتی که ما جمله کاملی همچون آیات بالا در دست داریم و ترجمه های افرادی همچون قمشه ای ،معادیخواه و مکارم و آیتی و بسیاری دیگر(به سایت الشیعه مراجعه کنید) روشن است این واژه(دخان) هرگز به معنای گاز یا بخار آب و یا گرد و غبار نیست و در این میان تنها ترجمه آقای فولادوند است که دخان را به بخار آب برگردانده اند. روشنگری بیشتر چنین است که دود از خاکستر و بیشتر کربن است و هیچ شباهتی با هلیوم و هیدروژن ندارد. کربرن برخلاف گاز از اکسیداسیون بوجود آمده است. حتی اگر مبنا را بر بخار آب نگیریم انفجار اولیه با انژی محض آغاز شده و به عنوان مدرک میتوان به قضیه بیگ بنگ نگاهی انداخت.

7- نمونه دیگر معجزات عددی است که به بازیهای بچه گانه ای می ماند که هر انسان میتواند آنرا بسازد همانند : «اجر به معنی پاداش و دست مزد ۱۰۸ بار در قرآن آمده که درست به تعداد تکرار واژه فعل به معنی کار است» و «۱۱ بار نام ابلیس در قرآن آمده و دقیقا ۱۱ بار فرمان به استعاذه و پناه جستن به خدا در قرآن آمده» گمان نمیبرم نیاز به توضیح باشد اینها آنقدر ساده و کودکانه اند که هرگز دقیقه ای را نباید صرف آنها کرد، تنها یک پرسش دارم و آن اینست که اگر یک انسان در کتاب خود 108 بار از جنایت سخن بگوید و درست 108 بار از مجازات و پاداش سخن به میان آورد آیا در کتاب او معجزه رخ داده است؟ آیا شما قادر به نوشتن چنین کتابی نیستید؟

در ایران باستان تقویم را گاهشمار مینامیدند میتوانید دپبه کتاب قابل دسترسی در ایران به نام جشنهای ایران باستان هاشم رضی بازگشت نمایید و دانش ایرانیان را در روزشماری و برپایی جشنهای ماهیانه را شاهد باشید ، ایرانیان سال را به 365 روز بخش میکردند و اگر از پنجه بزرگ و کوچک بگذریم که در این بحث نمی گنجد سال را به 12 ماه و هر ماه را به اسم مخصوصی به 30 و 31 روز تقسیم می نمودند حال به این سفسطه ساخته ذهن کودکان متعصب بنگرید و ببینید ریشه گرفتاری ها در کجاست خداوند در قرآن می فرماید تعداد ماه ها نزد ما ۱۲ ماه است (توبه ۳۶ ( آنگه میبینیم کلمه شهر به معنی ماه ۱۲ بار واژه یوم ۳۶۵ بار و ایام و مثنی این کلمه به تعداد ۳۰ بار که به ترتیب تعدا روز ها ی سال و ماه است در قرآن آمده است»

به گفته ای :

«از کرامات شیخ ما این است که شیره خورد و گفت شیرین است»

و این مبنای علم الله است و بسیاری دیگر که ذکرش تنها نوشتار را به درازا میکشاند و بس.

http://www.nasa.gov/worldbook/jupiter_worldbook.htm

* در نوشتار پسین در مورد 19 تناقض قرآن(در دو بخش) ، سواد محمد ، نسبی بودن زمان برای الله و به بسیاری دیگر میپردازم .

* هشدار : هرگونه نوشتاری که مبنی بر سند و مردک و کتاب و آیه نباشد از جانب من هرگز پذیرفتنی نیست.

*هرگز قصد توهین به باورندان مسلمان را ندرام امااین دلیل بر این نیست که ما از کنار هر سفسطه و خرافه ای براحتی بگذریم. هرگز اجباری در پذیرفتن هر آنچه گفتم ندارم انسانها آزادند که به هرچه میخواهند گرایش داشته باشند.

*بی گمان لغتنامه های" التوقیف علی مهمات التعاریف / عبدالروف بن مناری و شیخ امام" و "قاموس اللهجه مصریه/سقراط سیبرو" میتواند یاری گر خوانندگان برای تمیز دادن درستی از نادرستی باشد.

* نظرات خود را تنها در رابطه با این نوشتار بیان کنید.

|

posted by شارمین مهرآذر @ ۱۰:۱۴ قبل‌ازظهر,